غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

سپاس خدایی را که مرا با غم او آشنا کرد...
روزی که به این خلوت آمدی و ندیدی سخنی تازه از دل خستم،بدان دیگر نمانده نفسی در سینه ام ،چون من تا آخر عمر برایت می نویسم...

۸۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

هر وقت حرف از زیبایی ها و جمالت می خوام بزنم ،دنیا را زیر و رو میکنم واسه یه عکس که گوشه ای از زیبایی تو را به تصویر بکشه ،ولی خودم می دونم هیچ کدومشون شبیه تو نیست ،هیچ کدومشون لایق نسبت دادن به تو نیست ،ببخشید تورا خدا ،شرمندم ،چکار کنم عکسی ازت ندارم ،مجبورم متوسل بشم به عکس زیبا رویانی که قنشگیه همشون رو هم دیگه به پای خم ابروی تو هم نمیرسه ،جسارت من را ببخش و عذر خواهی من را بپذیر زیبا تاج سر من....

علی طاهری
۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


چی بگم دارو ندارت منا کرده بی قرارت....

علی طاهری
۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بهترین من همیشه مراقب خودت باش ،جان علی سالم برگرد کنارم رویای شیرین من....

علی طاهری
۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


من بی تو یه درد بی نهایتم ،گمون کنم به آسمون رسیده این شکایتم....

علی طاهری
۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

جون راحله راست می گم ،قبلاً هر روز که می گذشت بیشتر دلم واست تنگ می شد ،بیشتر عاشقت می شدم ،بیشتر دوست داشتم ،حالا روندش تند تر شده انگار،ثانیه به ثانیه بیشتر بی قرارتم ،الان دیگه رسماً دارم جون می دم تو دلتنگیت....


علی طاهری
۲۹ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


کنون که دل پریشانم ،دیده گریانم ،زار و نالانم ،به داد دلم رس راحله ،جانِ جانانم....

علی طاهری
۲۹ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دلم می خواد باهات حرف بزنم ،سیر نمیشم از شنیدن صدات ،ولی خوب مزاحمت نمیشم ،زنگ نمیزنم ،تند تند پست می زارم پشت سر هم ،درد و دل می کنم واست ،بال و پر می سوزونم ،جون میدم تا بالاخره دلم آروم بگیره رویا....

علی طاهری
۲۹ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


احتمالاً اگه الان بیای و سر رو سینم بزاری هیچ صدایی نمیشنوی ،قلبم طاقت عشقت را نداشت ،طاقت غمت را نداشت ،طاقت انتظارت را نداشت ،راحله جون قلب من ضعیف بود طاقت هیچ کدوم را نداشت ولی تقدیر همه را بهش تحمیل کرد ،امروز دیگه صداش را نمیشه شنید چون دیگه قوتی واسه نبودت باقی نمونده بود ،همین که نزدیکم نیستی کارم دیگه تمومه ،زود برگرد لطفاً ،نور چشمم زود برگرد تا دیر نشده....

علی طاهری
۲۹ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


این چند روز که نیستی راحله انگار تموم شهر خالیه ،انگار هیچ کس نیست ،یه سوال ازت دارم همه کسم ،مگه تو چند نفری ؟؟چرا حالا که نیستی همه جا سوت و کوره ،چرا اینقدر احساس تنهایی می کنم؟چرا شهر خالیه ؟مگه تو چند نفری راحله جونم ؟...

علی طاهری
۲۹ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


لبم غیر نامت نوایی ندارد راحله....

اسم قشنگت را همین طور مزه مزه میکنم....

وای که چقدر شیرینه نامت عزیز دلم....

چقدر خوش عطره....

چقدر خدا دوستم داشت که من را دیوونه تو کرده ،آخه این شکلی اجازه داده تو بهشتی که وعده داد تو همین دنیا قدم بزنم....

اجازه داد دیوونه وار دوستت داشته باشم و مست وجودت بشم....

واااای که دیوونه تو بودن چه حالی داره راحله....

علی طاهری
۲۹ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


راحله ،راحله ،راحله ،خوب فکر کن به حرفی که میزنم....

تموم شهر تو را می خوانند....

تنها منم که تو را مینویسم....

این تفاوتی است آشکار بین کسانی که نقاب به چهره دارند و کسی که خدا داند سینه سوخته و مجنون توست....

ممنون که قبول کردی بیشتر کنارم باشی ،بهاش جان هم اگه باشه ،دریغ نمیکنم....

فدای یک لحظه نگاهت....

بی تاب و منتظرتم....

علی طاهری
۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


در برابرت از پا افتاده و می سوزم از غم عشقت راحله ،درکم کن لطفاً ،مرهمی بر جان خسته ام بگذار....

علی طاهری
۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


چیزی نمونده راحله....

فقط چند برگ....

مونده رو شاخه های تنم....

این بار که بوزی....

دیگه برگی نمیمونه رو تن خستم....

و من آروم خواهم شد....

مثل درختای پاییز و زمستون....

وقتی تموم برگاشون را باد می بره....

خیلی کمت دارم راحله ،خیلی....

علی طاهری
۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


بی چشم سیاهت چه بی رنگ شب من ،بد آهنگه شب من....



علی طاهری
۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


بهترین هدیه ای که میشه به یه نفر داد به نظر من زمانه ،چون وقتی واسه کسی وقت میزاری در حقیقت قسمتی از عمر و زندگیت را تقدیمش کردی و این گران بها ترین چیزیه که هر کس داره ،خوشحال و سرمستم که هر روز اینجا واست وقت میزارم و قسمتی از عمر و زندگیم را بهت هدیه میدم ،دوست دارم راحله  ....

علی طاهری
۲۶ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


تا اونجا که من یادم میاد آدم حسودی نبودم هیچ وقت راحله،ولی الان دارم حسادت می کنم ،حسادت می کنم به انگشتات وقتی موهات را مرتب می کنند ....

علی طاهری
۲۶ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



دلم می خواد یک روز یک جا ایستاده باشی و باد بیاد و پیراهنت تو باد تکون بخوره ،منم باشم ببینم ،این تنها پرچمی است که دوستش دارم....

علی طاهری
۲۶ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

هیچ کجا خونه آدم نمیشه راحله ،زود به زود به خونت سر بزن ،خونه چشم به راهته....

من که کلاً توفیق زیارتت را ندارم ،به خدا گله دارم ،اینقدر تو را در برابر من قرار داد تا بهت دل و دین باختم ،حالا که نفس کشیدنم در گروی دیدن تو و شنیدن صداته ،با گرفتن همه چیزت ازم راه گلوم را بسته ،مَثَل من به مَثَل بیماری میمونه که خودش را تا تو در بیمارستان رسونده ولی در اثر بی تفاوتی همه ،همونجا جون میده ،نه دکتر هواسش بهش هست ،نه پرستار و نه رئیس بیمارستان که تو قصه ما همون خدا باشه و دکتر و پرستار هم شما....

طبیب من ،اولاً واسم خیلی دعا کن چون راحله خونم شدیداً افتاده پائین حالم خیلی بده ،حالا باور میکنی یا نه به خودت مربوطه ولی این روزا رسماً دلتنگیت رو جسمم اثر بد گذاشته ،حالشا ندارم شرح بدم ولی خوب نیستم ،دوماً یه فکری بکن من تا زندم بیشتر ببینمت ،این شکلی دووم نمیارم ،مرسی....

علی طاهری
۲۶ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


راحله جونم ،همه این شعر هایی که تا حالا واست خلق کردم یا از دیگران واست نقل کردم ،درسته که همشون حرف دلم بوده ،ولی همه اون ها را بی خیال ،همشون به کنار....

مصرعی از قلب من ،مصرعی از قلب تو ،شاه بیتی می شود....

علی طاهری
۲۵ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

گرفتن داریم تا گرفتن....

یکی میره دست یارو می گیره....

یکی هم فقط دلش می گیره....

آی امان از وقتی دل آدم می گیره....

تو نبودت دلم خیلی گرفته راحله....

علی طاهری
۲۵ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


دل فریبان نباتی همه زیور بستند....
دلبر ماست که با حُسنِ خداداد آمد....

علی طاهری
۲۵ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


گاهی  که نماز میخونم راحله،تو نماز اینقدر بهت فکر میکنم که میشه صدای فریاد خدا را شنید ،ازت بتی ساختم ،آره صدای خدا در اومده دیگه....

علی طاهری
۲۵ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دیروز عصر که از شهرک برمی گشتم سمت کارخونه تو داشتی می رفتی ،تو سر پایینی گردنه از کنار هم گذشتیم ،من تو یه سمند بودم سمت شاگرد نشسته بودم ،حساب کردم شاید یک دهم ثانیه طول کشیده تا تو از کنارم رد شدی ،ولی تو همون مدت خیلی کوتاه قلبم را از تو سینم کندی ،می خواستم بدونم چطوری این کارا می کنی؟؟چطوری می تونی در کسری از ثانیه کسی را به آتیش بکشی ،واقعاً واسم شگفت انگیزه ،بعد به من ایراد میگیری به خاطر علاقه ای که بهت دارم در حالیکه ماهیت وجود نازنینت در کسری از ثانیه زیر و زبرم میکنه ،همین یک لحظه دیدنت قلبم را از تو سینه جدا کرد،جدا کرد راحله ،جدا کرد ،این شکلیش را تا حالا ندیده بودم دیگه ،سالم باشی عزیزم....

راستی یه کمم آروم تر رانندگی کن لطفاً ،صد بار تا حالا بهت گفتم دختر ،صد بار گفتم یه تار موی تو شاهرگ منه ،پس لطف کن آروم تر رانندگی کن جان بچه هات ،همین طوریشم روزی هزار بار میمیرم از دل نگرانیت ،چه خبرته؟؟آروم برو ،جان علی آروم برو....

علی طاهری
۲۵ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سلام گلم ، تو را خدا ببخشید ،من فکر می کردم دیروز ولنتاینه ،نگو امروزه ،شرمندم به قرآن ،اللهی فداتشم ،پست های دیروزما امروز پذیرا باش نازنین ،جونم فدات...

علی طاهری
۲۵ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

همه دنیا یه طرف ،خنده عشقم یه طرف ،همیشه بخند دنیای من....

علی طاهری
۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست

چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است
لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست

در خم زلف تو آن خال سیه دانی چیست
نقطه دوده که در حلقه جیم افتادست

زلف مشکین تو در گلشن فردوس عذار
چیست طاووس که در باغ نعیم افتادست

دل من در هوس روی تو ای مونس جان
خاک راهیست که در دست نسیم افتادست

همچو گرد این تن خاکی نتواند برخاست
از سر کوی تو زان رو که عظیم افتادست

سایه قد تو بر قالبم ای عیسی دم
عکس روحیست که بر عظم رمیم افتادست

آن که جز کعبه مقامش نبد از یاد لبت
بر در میکده دیدم که مقیم افتادست

شعر از حافظ

علی طاهری
۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


راحله ،امروز ولنتاینه ،ولی تو کنارم نیستی .امروز را  جشن میگیرم .با خودم و خاطرات تو و به یاد روز های نبودنت شمع روشن می کنم و با چشمی آلوده به اشک برات شادی آرزو می کنم ،و از خدا می خوام از طرف من واست سبد سبد محبت و عشق هدیه بفرسته....

شرمندم راحله که امروز کنارت نیستم که جونما فدات کنم....

علی طاهری
۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


هزار عاشق داری راحله آری میدانم....

ولی نداری اسیری به شیدایی من مولای من ،نداری نداری نداری....

علی طاهری
۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اللهی فداتشم ،واسه ما که هر روز ولنتاینه ،من هر روز واست بال و پر می سوزونم ،ولی با این وجود ولنتاین مبارک....

نگار من ،ای کاش مجال این را داشتم که هر دم جون ناقابلم را فدای رخت کنم ،در برابر چشمان تو تنها این جون منه که شاید شایسته پیش کش کردن باشه ،چی می مونه دیگه غیر از اون ،چی تقدیمت کنم تو این روز؟چی باید پیش کشت کنم که لایقت باشه ؟راحله ای کاش مجالی بود تا به دست خودم جونما فدات می کردم....

مرا عاشقی شیدا....

فارغ از دنیا....

توکردی ، توکردی....
مرا عاقبت رسوا....

مست و بی‌پروا....

توکردی ، توکردی....
نداند کس ، جانا ، چه‌کردی....

چه‌ها کردی با ما ، چه‌کردی....
دو چشمم را دریا....

درافشان ، گوهرزا....

توکردی ، توکردی....
روان ازچشم ما....

گهرها ، دریاها....

توکردی ، توکردی....
اگر مهری رخشد ، توآن مهری....

اگر ماهی تابد ، توآن ماهی....
اگر هستی پاید ، تو هستی....

اگر بودی باید ، تو بودی....

علی طاهری
۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خیلی ساده ،خیلی بی آلایش....

جونم فدات ،همین ،جونم فدات....

علی طاهری
۲۳ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


زمستون به دنیا اومدی راحله،می دونم ،یادم نرفته ،هیچ وقت یادم نمیره ،زمستون به دنیا اومدی عزیزکم،ولی تویی سلطان بهار....

علی طاهری
۲۳ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


راحیل من ،من به باد سوء ظن دارم ،به تو که میرسه نسیم میشه ،آره من به باد سوء ظن دارم ،باهاش مشکل دارم ،انگار باد هم عاشق توئه ،به باد سوء ظن دارم راحله....

علی طاهری
۲۳ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


راحله جونم ،قحطی عشق هم اگه بیاد....

7 سال نه 7000 سال هم اگه طول بکشه....

تو قلبم ذخیره و پنهانت می کنم....

بگو کنعانیان نیان الکی ،خودشون را خسته نکنن....

تقسیم شدنی نیستی....

حتی اگه یعقوب بیاد....

تقسیم شدنی نیستی راحله....

علی طاهری
۲۳ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دیروز نبودم ،تسنیم حالش خوب نبود تب داشت ،موندم خونه ،واسه همین پست نزاشتم ،دلم واست خیلی تنگ شد ،می دونی سخت عادت کردم به بال و پر سوزوندن واست ،خوشحالم که حالا دوباره اینجام و فرصت دارم واست درد و دل کنم...

علی طاهری
۲۳ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


راحله چنان به موی تو آشفته ام و بوی تو مست ،که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست....

علی طاهری
۲۳ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


وقتی که می آیی و میبینمت راحله ،از شوق دیدارت رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست....

علی طاهری
۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

حالِ دلم چو زلف تو پریشان از غم فراق

                               خسته شدم من از این درد و غم فراق

باران مهر تو چون شد نسیب ما

                               بر باد رفت همه عمر در غم فراق

ای راحله کاش می دیدی که چیست

                               آهی که برخاست هر دم از غم فراق

هرگز نمی روم به منزلی که نباشد جای تو

                               زندان بُوَد ،به میزبانی غم فراق

باران اشک من می رود به دنبال پای تو

                               ای یار نصیحتم نکن ،خو کرده ام با غم فراق

شعر از علی طاهری که خیلی دلش واست تنگ شده....

علی طاهری
۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

چه حرف بی ربطیه که مرد گریه نمیکنه....
یه وقتایی اونقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتونی گریه کنی....

مخصوصاً وقتی تا سر حد جون به کسی وابسته ای و هیچی ازش نداری....

مخصوصاً وقتی بعد چند روز که هر کدومش به اندازه سالی طول میکشه نگار زیبات را ببینی ولی نتونی سلامش کنی ،نگاهش بهت دوخته نشه ،نشه باهاش حرف بزنی ،وقتی دوباره باید مدت ها چشم انتظار بمونی....

الهی فدات شم عزیزکم....

علی طاهری
۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بیا و مهربانی کن ،به رنگ چشم زیبایت دلم را آسمانی کن ،کاش زندگی فیلم بود اونوقت میزدیم عقب ،تو دوباره رد میشدی ،و من یه بار دیگه میدیدمت ،این بار تندتر میدویدم تا از جلوت رد شم ،خنده داره شاید ولی دنیای محبتی که من توش زندگی میکنم از این ایستگاه ها زیاد داره ،امید دارم باور کنی ،دم میخواست از دوستام بپرسی که امروز از صبح چقدر حالم بد بود ،کمت داشتم ،محتاجت بودم ،مثل اکسیژنی واسه من ،نباشی احساس خفگی میکنم ،وقتی دیدمت خوشحال بودم که داری رد میشی به قدر سلامی باهات باشم ،گفتم درمونم اومد ،ولی نسیبم نشدی راحله ،رفتی....

علی طاهری
۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۱:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

کم سعادتی شاخ و دم نداره ،راحله عصابم خورده ،دیدمت ،تو دفتر مالی بودم ،شتابون پریدم بیرون ،قلبم تند تند میزد ،انگار که به جای سینم داره تو دهنم داره میتپه ،خوشحال بودم که سلامت می کنم ،تو جواب میدی و من مست صدای نازنینت میشم ،اما نشد ،رد شدی ،پشت سرت بودم ،نمی دونستم صدات کنم یا نه ،نمیدونم ،ترسیدم مبادا توجه زیادم یا تلاشم واسه صحبت با تو باعث شک دوستت بشه ،گذشت ،تو رفتی نازنینم و حالا حسرتش رو سینم مونده عزیزم ،بعد چند روز حسرت شنیدن صدات ،خیلی باهات حرف داشتم ،خیلی دلم واست تنگ بود ،خیلی زیاد...

علی طاهری
۲۱ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر