زود به زود بیا
هیچ کجا خونه آدم نمیشه راحله ،زود به زود به خونت سر بزن ،خونه چشم به راهته....
من که کلاً توفیق زیارتت را ندارم ،به خدا گله دارم ،اینقدر تو را در برابر من قرار داد تا بهت دل و دین باختم ،حالا که نفس کشیدنم در گروی دیدن تو و شنیدن صداته ،با گرفتن همه چیزت ازم راه گلوم را بسته ،مَثَل من به مَثَل بیماری میمونه که خودش را تا تو در بیمارستان رسونده ولی در اثر بی تفاوتی همه ،همونجا جون میده ،نه دکتر هواسش بهش هست ،نه پرستار و نه رئیس بیمارستان که تو قصه ما همون خدا باشه و دکتر و پرستار هم شما....
طبیب من ،اولاً واسم خیلی دعا کن چون راحله خونم شدیداً افتاده پائین حالم خیلی بده ،حالا باور میکنی یا نه به خودت مربوطه ولی این روزا رسماً دلتنگیت رو جسمم اثر بد گذاشته ،حالشا ندارم شرح بدم ولی خوب نیستم ،دوماً یه فکری بکن من تا زندم بیشتر ببینمت ،این شکلی دووم نمیارم ،مرسی....