غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

سپاس خدایی را که مرا با غم او آشنا کرد...
روزی که به این خلوت آمدی و ندیدی سخنی تازه از دل خستم،بدان دیگر نمانده نفسی در سینه ام ،چون من تا آخر عمر برایت می نویسم...


دلی که رام محبت شود نیارامد....

نهال عشق تو در پیچ و تاب می روید....

علی طاهری
۲۰ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


تو خورشیدی و مهربان ترینی....

علی طاهری
۲۰ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


شب هجران دیگه تمومه یار من....

چیزی نمونده تا بهت برسم....

علی طاهری
۲۰ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


خوب به چشمات نگاه کردم....

از نزدیک....

اونقدر نزدیک که گرمای نفسهات دستام را گرم کرد یادته؟؟؟....

دست هم را گرفتیم....

از ته دل دستات را فشُردم....

از ته دل دستات را بو کردم....

از ته دل دستات را بوسیدم....

از ته دل اشک ریختم....

از ته دل صدات زدم راحله....

و الان می تونم از تک تک لحظه های شبی که گذشت یک رمان بنویسم....

ولی گذشت....

الان در حسرت شبی که گذشت ،ثانیه ها را برای تکرار دوبارش میشارم....

و سوگند به نامت راحله که میدونم بازم تکرار میشه....

و قسم به نگاه مهربونت خدا مهربون ترینه....

و مارا به هم می رسونه....

جانم فدات رویای شیرین نزدیک من....


علی طاهری
۲۰ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


تو دشت عاطفه ای و من اینبار شقایقت شده ام....

که توئی تاج سرم و من سراسر شوق وصالَت....

و خون گریه می کنم در فراقَت....

علی طاهری
۲۰ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


حالم را دیشب به حالت گره زدم راحله....

تا حالمون خوب بشه....

و خوب بمونه واسه همیشه "ان شاء الله"....

علی طاهری
۲۰ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


عاقبت بهت گفتم حرفایی را که نبود واژه ای واسه بیانش....

سینم امروز سبک شده....

سنگینی میکردن تو سینم  همشون....

یک سال تمام....

مرسی که بودی....

مرسی که شنیدی....

مرسی که دل سِپُردی....

علی طاهری
۲۰ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



راحله دیروز واسه اینکه با تو باشم و باهات قدم بزنم از شهر زدیم بیرون....

رفتیم....

برگشتیم....

ولی راحله من روحم جا مونده پیشت....

بر نگشته هنوز کنارم....

راحله بیا مثل دیشب اشکاما پاک کن....

بیا راحله....

علی طاهری
۲۰ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


سال آینده تولدت را این شکلی بهت تبریک میگم ،"به فضل خدا".....

علی طاهری
۱۹ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


تولد تو با شکوه ترین روز هستیه ،و من می ترسم به تو که می رسم امروز تولدت را تبریک بگم و تبریکم شایسته تو نباشه....

به زندگی خوش اومدی فرشته زیبایی و مهربونی....


علی طاهری
۱۹ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



خیلی وقت بود با خدا حرف نزده بودم ،ولی امروز تولدت راحله دوباره دستاما به معراج برد ،وقتی عاشقونه خدا را به خاطر تولد تو شکر کردم....

علی طاهری
۱۹ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


یه شناسنامه از جنس کاغذ میشه نشونه میلاد تنت....

روزی که گریه کردن تو لبخند به لب همه نشوند....

تولدی که من را هم بهونه ای بود واسه بیشتر داشتنت....

اما واسه من هر روز روز میلاد توئه راحله....

واسه اینکه هر روزم پره از خاطرات تو....

و حالا با تبسمی همراه با حسرت اینکه امروز نمیتونم تو آغوشم بگیرمت....

این جمله تو وجودم زبونه میکشه که ،دلآرامم تولدت مبارک....
علی طاهری
۱۹ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



راحله جانم ،عزیز ترینم ،فردا تولدته ،ولی چون ما امروز را جشن می گیریم به مناسبت سالروز طلوع خورشید زندگیم ،من هم امروز پست های مربوط به تولدت را میزارم....

جونم فدات و تولدت مبارک عشق حقیقی من....

به امید ساعتی که پیانو حرفایی که من نتونستم بهت بزنم و واژه ای برای بیانش پیدا نکردم را بهت بگه....


علی طاهری
۱۹ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


دوست داشتنت الان یه دریاست و من تو این دریا مثل یه ماهی کوچیک با موج موهات رفیقم....

علی طاهری
۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


شُرب مِی با لب شیرین تو ماراست حلال....

علی طاهری
۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


دقت کردی به هر بهونه ای دلم می خواد بت زنگ بزنم باهات حرف بزنم ،صدات را که میشنوم قلبم خیلی ظریف ،خیلی عاشقونه کوک میشه ،مثل ساعت که کوک می کنیم ،مثل ساز که کوک می کنیم ،قلب منم با صدای تو کوک میشه راحله....

علی طاهری
۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


آسمون واسه من بی تو آبی نیست ،آسمون وقتی آبی میشه که من و تو ما شیم....

علی طاهری
۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


از وقتی تلگرام را نصب کردم ،میام عصر ها یا شبا تو تلگرام،یه جایی داره نوشته Last Seen at....atc ،خوب این نشون میده که تو کی آخرین بار به اینترنت وصل شدی ،خوب خونه هم سر بزن ،الان چند روزه که نیومدی ،هم من بی تاب حضورتم ،هم خونه ،بیا راحیل....

زود به زود بیا....

علی طاهری
۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


من بی تو عاشق شکستم ،خودت نگاه کن چرا تو دنیا کسی که باید از عشقت بمیره منم....

علی طاهری
۱۸ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



دیدن روی تو و دادن جان مطلب ماست....
پرده بردار ز رخسار که جان برلب ماست....

به هر قیمتی باشه بهت می رسم به اذن خدا....

تنهام نزار راحله....

علی طاهری
۱۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۲۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


من به تو خیلی نزدیکم ،زیاد فاصله ای ندارم تا برسم به تو....

تو هم یه کوچولو به من نزدیک تر شو....

تو را به اسم مبارکت قسم نزار کسی جاما بگیره....

میمیرم راحله ،میمیرم....

علی طاهری
۱۷ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



به اذن خدا روزی به تو می رسم و اون روز....

رو به تو سجده میکنم ،دری به کعبه باز نیست....

بسکه طواف کردمت ،مرا به حج نیاز نیست....

به هر طرف نظر کنم ،نماز من نماز نیست....

مرا به بند می کشی از این رها ترم کنی....

زخم نمی زنی به من که مبتلاترم کنی....

از همه توبه می کنم ،بلکه تو باورم کنی....




علی طاهری
۱۶ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


نامت هر جایی زیباست....

فدای اسم نازنینت شوم....

علی طاهری
۱۶ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


دلآرامم ،تو دل من کسی نمیگیره جاتا....

علی طاهری
۱۶ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت
                                  زیر باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت
چه تفاوت که چه خورده است غم دل یا سم
                                   آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت
روز میلاد  ، همان روز که عاشق شده بود
                                    مرگ با لحظه ی میلاد برابر شد و رفت 
او کسی بود که از غرق شدن می ترسید
                                     عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت
هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد
                                پسری ساده که یک روز کبوتر شد و رفت

به خدا به این که نداشته باشمت هم که فکر می کنم می خوام بمیرم....

خیلی بهت بستس عمر و جونم....




علی طاهری
۱۶ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



متن این پست را تا حالا سه بار عوض کردم ،فقط نزار این اتفاق بیوفته شاه من....
به خدا میمیرم....

همه جوره دوست دارم....

تا روزی که زندم واست میسوزم....


علی طاهری
۱۶ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


بارون که بند میاد تازه خاطرات شروع می کنند به چکه کردن ،از دیروز که بارون بند اومد خاطراتت یک لحظه تنهام نذاشته....

علی طاهری
۱۶ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

حرف الانم را که خوندی سریع نرو سراغ پست بعدی ،اول یه کم روش فکر کن ببین من چی دارم بهت می گم ،منظورم چیه  ،بعد برو پست های دیگت را بخون....

هر کسی تو زندگیش دنبال یه چیزی می گرده ،قبول داری ؟یکی دنبال خوشبختی ،یکی دنبال پول ،یکی دوست داره بچه داشته باشه ،یکی آرزوش شهرت و موفقیت و....

راحله با شناختی که تا حالا از من پیدا کردی فکر می کنی من دنبال چی می گردم ؟؟؟؟

.

.

.

.

.

.

.

.

من دنبال یه بلیط می گردم ،آره چیزی که تو زندگیم می خوام یه بلیطه ،یه بلیط یک طرفه....

یه بلیط یک طرفه به سمت آغوش تو....

آره چیزی که تو زندگیم دنبالشم نه خوشبختیه ،نه ثروت ،نه شهرت ،نه هیچ چیز دیگه ،فقط یه بلیط می خوام به سمت آغوش تو (بدون برگشت) ،آغوش تو را داشته باشم تو زندگیم ،هیچ چی دیگه نمی خوام....

علی طاهری
۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


راحله ،چشم هات شروع واقعه بود....

علی طاهری
۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


عشق آرامش دلهاست اگر بگذارند
                          زندگی با توچه زیباست اگر بگذارند
ای نگاه تو پرستوی پیام آورعشق
                          چشم تو چشمه رویاست اگر بگذارند….

علی طاهری
۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


یکم شاید باورش سخت باشه ولی امروز از وقتی اومدم تا همین چند دقیقه پیش نشستم زُل زدم به این صفحه ،هیچ کارم نکردم ،اینقدر بی تابم واست نه میتونستم چیزی بنویسم نه تونستم هیچ کار کنم ،حرفا زیاد ،ولی اشکا نمیزاشتن....

دوباره داره تو را یادم میاد....

راحله امروز دو کلمه حرف حساب دارم باهات....

فقط دو کلمه....

1....دوسِت

2....دارم

علی طاهری
۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


با تو که قدم می زنم حسودیش میشه خورشید ،به خدا ،نه که هیچ وقت با ماه قدم نزده ،حسودیش میشه....

به امید آخر هفته که زنده باشم و دوباره با ماه زندگیم قدم بزنم....

این آخر هفته می خوام قلبم را از تو سینم بکنَم ،بدم دستت امانت....

علی طاهری
۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


هر کی را می خوام صدا کنم اسم قشنگ تو میاد رو زبونم ،از وقتی اسم نازنینت راحله ملکه ذهنم شده ،قلبم با شکوه ترین امپراطوری دنیاست....

علی طاهری
۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۳:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


دلآرام ،خیلی خوش به حالت ،همیشه کنار خودتی ،حسودیم میشه بهت....


علی طاهری
۱۵ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


چند روز پیش کشاورز دعای بارون خوند ،بارون اومد....

ظاهراً دعاش مستجاب میشه....

کاش تو را خواسته بود برای من....

کاش تو می آمدی....

علی طاهری
۱۴ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



راحله ،ای کاش تو پیراهنم بودی ،اون وقت هر روز بی پروا در آغوشت رها می شدم....

راحله جانم فدات....

علی طاهری
۱۴ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


علی طاهری
۱۴ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



تمام عمر می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم چو زلف تو دلآرامم....

علی طاهری
۱۴ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


آغوشت اگه آرامگاهم باشه روزی ،اونوقت چه لذتی داره مُردن....

علی طاهری
۱۴ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


حرفی که دیشب با هم زدیم یادته ،نشستی لب تخت و چشماتو بستی و حقیقت زندگی من را تو فراق خودت دیدی....

خلاصه همه این کارا اینه که بی تو به سر نمی شود....

علی طاهری
۱۴ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر