غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

سپاس خدایی را که مرا با غم او آشنا کرد...
روزی که به این خلوت آمدی و ندیدی سخنی تازه از دل خستم،بدان دیگر نمانده نفسی در سینه ام ،چون من تا آخر عمر برایت می نویسم...

۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است



شب خسته و من خسته تر از شب...

علی طاهری
۲۴ فروردين ۹۶ ، ۱۷:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



این روز ها ،روزایی هستن که باید باشی اما نیستی...

نیستی چون ...

خستم از بودنم...

علی طاهری
۲۴ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

علی طاهری
۲۴ فروردين ۹۶ ، ۱۵:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



جواب قلبی که از تو سینم در آوردی را باید بدی...

علی طاهری
۲۳ فروردين ۹۶ ، ۱۱:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



گفته بودی تا ابد می مونی...

چی شد پس؟؟؟؟

علی طاهری
۲۳ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی...

تو بمان با دگران ،وای به حال دگران...

علی طاهری
۲۳ فروردين ۹۶ ، ۱۰:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



چرا به پاره شدن آخرین رشته هایی که من و تو را به هم وصل کرده اینقدر اصرار می کنی...؟؟؟؟

چرااااا؟؟؟؟

علی طاهری
۲۲ فروردين ۹۶ ، ۱۳:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



از یه اشتباه شروع شد شاید...

ولی از نظز من یه گناه بزرگ بود...

دلم می خواست راجع بهش حرف بزنم...

دلم می خواست صحبت کنم در رابطه با اون...

دلم می خواست خودم را خالی کنم...

اینقدر بگم که دیگه خودمم خسته شم...

هزار بار بگم و بگم و بگم تا شاید آروم بگیرم...

نمی خواستم از دستت بدم...

تو روزی بهترین فرد تو زندگی من بودی...

محترم ترین فرد ،لایق ترین فرد برای اینکه در کنارش پیر شم...

تو روزی همه دنیای من بودی...

نمی خواستم دوست نداشته باشم...

فقط می خواستم اینقدر بگم تا خالی شم و تو در جبران کارت فقط بیشتر به من نزدیک بشی تا خیالم راحت باشه فقط مال منی...

ولی تو ،تو فقط هر دفعه زدی تو دهن من و من را تهدید به طلاق کردی...

چقدر سخته موندن تو زندگی کسی که بودن و نبودت واسش فرقی نداره...

تو شاه نشین قلب من بودی ولی من غلام درگاهتم نیستم...

خیلی حالم را بد می کنی...

خیلی وقتی هر دفعه حرف از طلاق می زنی...

ای کاش بمیرم قبل اینکه ازم جدا شی...

علی طاهری
۲۲ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر