غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

سپاس خدایی را که مرا با غم او آشنا کرد...
روزی که به این خلوت آمدی و ندیدی سخنی تازه از دل خستم،بدان دیگر نمانده نفسی در سینه ام ،چون من تا آخر عمر برایت می نویسم...

۱۰ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است



عاشق شدن را همه بلدند...

اما فقط عده کمی هستند که میتونن برای مدت طولانی در عشق باقی بمونن...

و این به خیلی چیزل بستگی داره...

علی طاهری
۰۶ دی ۹۵ ، ۰۸:۱۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


راحله میدونی؟؟؟

نمیخوام قبر دیروز و دو روز پیش را بشکافم...

ولی میدونی دلی را شکستی که قبل این شکستگی داشت...

حال من عاشق به کی بجز تو بستگی داشت...؟؟؟

گذشتم از تو ،گذشتم از خطای تو تا یه بار دیگه یادت بیاد و یادت بمونه چقدر دوست دارم...

گذشتم از خطای تو تا باز هم کنارت باشم...

ازت میگذرم تا بمونم ،تا بمونی ،تا ابد...

علی طاهری
۰۲ دی ۹۵ ، ۱۶:۱۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


یادش بخیر که چه آرامشی داشتم کنارت...

علی طاهری
۰۱ دی ۹۵ ، ۰۹:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


بی تابم و با هیچ کسم میل سخن نیست...

علی طاهری
۰۱ دی ۹۵ ، ۰۹:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


سیگار پُشت سیگار...

من و سر درد و مُشت و دیوار...

خدا ازت نگذره راحله...

داغونم کردی ،دارم دیوونه میشم...

علی طاهری
۰۱ دی ۹۵ ، ۰۹:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر




علی طاهری
۰۱ دی ۹۵ ، ۰۹:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



واقعاً عاشقی یه سرابه...

واقعیت نداره...

خیلی اشتباه کردی...

دلم برا واحله خودم تنگه...

بعد تو آسمون آبی نیست...

جز غم دیگه انتخابی نیست...

آره فهمیدم ،فهمیدم که بدتر از عشق...

دیگه هیچ سرابی نیست...

کاش می فهمیدی چقدر حالم خرابه...

علی طاهری
۰۱ دی ۹۵ ، ۰۸:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


من در خوشبینانه ترین حالت بتونم ببخشمت...

ولی هیچ وقت یادم نمیره چه کردی باهام...


علی طاهری
۰۱ دی ۹۵ ، ۰۸:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


وقتی یار قدره یارشا ندونه...

غریبه جفت شیش میاره...

مطمئنم راحله معنیه حرفم را نمیدونی...

وگرنه هیچ وقت نمیرفتی تو خاکی...

علی طاهری
۰۱ دی ۹۵ ، ۰۸:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر



اینجا خونه ماست و من می خوام بهت درس زندگی بدم....

قرار نیست همش قربون تصدقت بشم و تو هر غلطی دلت خواست بکنی...

تو خیانت را به هم خوابی با دیگری میبینی و من تو این میبینم که وقتی داری با یه مرد نامحرم حرف میزنی یادت بره شوهرت هنوز زندس...

بوی خیانت میدی وقتی دیشب تو اوج ناراحتیم به جای اینکه بگی بمون میگی هر طور راحتی ،بریم طلاق بگیریم...

این یعنی خیانت ،وقتی دلت نمی خواد با من باشی و نتیجش میشه غلطی که کردی...

تو اوج اعتمادی که بهت داشتم ،عجب...

میدونی راحله از خودم خجالت می کشم که هنوز زندم ،از قلبم خجالت می کشم...

باهاش بازی شد ،زخمی شد ،سوخت و شکست ،اما به طریقی هنوز کار می کنه...

خاک تو سر من با این قلبم...

می دونی هر کدوممون با یه آهنگ لعنتی خاطره داریم ،من با اونی که تو به خاطر من گوش می دادی...

یادت میاد بهش؟؟؟دارم از صبح گوشش می دم و اشک میریزم...

می خونه"تو چشای تو یه جادوی خاصی هست ،تو نگاه تو انگار یه احساسی هست ،غم دنیا را فذاموش می کنم وقتی به تو نگاه می کنم ،تو همه عمر مثل تو را ندیدم ،یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم ،از دیدن تو سیر نمیشه چشم من ،به تو نگاه می کنم ،وقتی که نزدیکم به تو انگار ،دلم می لرزه هر دفعه صد بار ،واسه حسی که به تو دارم ،به تو نگاه می کنم و...."

موندم تو که این شعر را واسم می خوندی چی شد وقتی با یه بی شرف دل میدادی و قلوه می گرفتی یادت نبود به این حرفا ،یادت نبود به من ،یادت نبود به شوهرت...

بیا یه بازی کنیم با هم ،از این به بعد تو پاکتای سیگار منا بشمار ،منم تعداد مردای غریبه و کثافتی که شمارشون رو گوشیته ،چطوره ؟خوبه نه؟خوش می گذره ،از حمیدی هم شروع میکنیم ،کوتوله کون قُر ،چطوره؟؟؟

چقدر سیلی باید به خودم بزنم تا بزرگ شم ،تا بفهمم به کی باید اعتماد کرد به کی نباید ...

علی طاهری
۰۱ دی ۹۵ ، ۰۸:۴۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر