درس زندگی می دم بهت واسه آیندت
اینجا خونه ماست و من می خوام بهت درس زندگی بدم....
قرار نیست همش قربون تصدقت بشم و تو هر غلطی دلت خواست بکنی...
تو خیانت را به هم خوابی با دیگری میبینی و من تو این میبینم که وقتی داری با یه مرد نامحرم حرف میزنی یادت بره شوهرت هنوز زندس...
بوی خیانت میدی وقتی دیشب تو اوج ناراحتیم به جای اینکه بگی بمون میگی هر طور راحتی ،بریم طلاق بگیریم...
این یعنی خیانت ،وقتی دلت نمی خواد با من باشی و نتیجش میشه غلطی که کردی...
تو اوج اعتمادی که بهت داشتم ،عجب...
میدونی راحله از خودم خجالت می کشم که هنوز زندم ،از قلبم خجالت می کشم...
باهاش بازی شد ،زخمی شد ،سوخت و شکست ،اما به طریقی هنوز کار می کنه...
خاک تو سر من با این قلبم...
می دونی هر کدوممون با یه آهنگ لعنتی خاطره داریم ،من با اونی که تو به خاطر من گوش می دادی...
یادت میاد بهش؟؟؟دارم از صبح گوشش می دم و اشک میریزم...
می خونه"تو چشای تو یه جادوی خاصی هست ،تو نگاه تو انگار یه احساسی هست ،غم دنیا را فذاموش می کنم وقتی به تو نگاه می کنم ،تو همه عمر مثل تو را ندیدم ،یه جورایی خاطرت عزیزه عزیزم ،از دیدن تو سیر نمیشه چشم من ،به تو نگاه می کنم ،وقتی که نزدیکم به تو انگار ،دلم می لرزه هر دفعه صد بار ،واسه حسی که به تو دارم ،به تو نگاه می کنم و...."
موندم تو که این شعر را واسم می خوندی چی شد وقتی با یه بی شرف دل میدادی و قلوه می گرفتی یادت نبود به این حرفا ،یادت نبود به من ،یادت نبود به شوهرت...
بیا یه بازی کنیم با هم ،از این به بعد تو پاکتای سیگار منا بشمار ،منم تعداد مردای غریبه و کثافتی که شمارشون رو گوشیته ،چطوره ؟خوبه نه؟خوش می گذره ،از حمیدی هم شروع میکنیم ،کوتوله کون قُر ،چطوره؟؟؟
چقدر سیلی باید به خودم بزنم تا بزرگ شم ،تا بفهمم به کی باید اعتماد کرد به کی نباید ...