غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

سپاس خدایی را که مرا با غم او آشنا کرد...
روزی که به این خلوت آمدی و ندیدی سخنی تازه از دل خستم،بدان دیگر نمانده نفسی در سینه ام ،چون من تا آخر عمر برایت می نویسم...

نفرستم گوشه قبرستون

شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۶، ۰۴:۲۴ ب.ظ


چیزی نمونده که برای همیشه بفرستیم گوشه قبرستون...

بم رحم کن...

بفهم که کاری که داری باهام میکنی زیادی سنگینه واسه علی...

به خدا حقم نیست...

داری دست به قتل من میزنی...

برای همیشه...

وقت داره تموم میشه...

عده که تموم بشه عمراً نمیذارن دوباره عقد کنیم...

بم رحم کن...

به مردی که همه چیزشا به خاطر تو از دست داده...

خط نکش رو عمر و جوونیم...

خواهش می کنم...

۹۶/۰۷/۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۰
علی طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی