چند مسئله
در هفته ای که گذشت دوبار داییت بهم زنگ زد...
دفعه اول که چرا زنتا طلاق دادی...
دفعه دوم ظاهرا باهات حرف زده بود و مجدداً بهم زنگ زد...
دوتا موضوع هست که می خوام بهت بگم...
اول اینکه شما اگه فکر می کردی من زن سابقما طلاق ندادم می گفتی تا بهت ثابت می کردم...
شناسنامه من اگه مهر نخورده مهر طلاق را بدون جوهر و به صورت برجسته میزنن خانوم ،دقت می کردی یا دست می کشیدی معلوم می شد ،ثانیا حکم دادگاه هم داشتم ،ثالثاً سند طلاق هم آماده بود که من نرفته بودم بگیرم و بعد از اطلاع از این موضوع زنگ زدم دفتر خونه شماره 85 اصفهان و ازش خواهش کردم برام بفرسته و فرستاد ،اون هم مهر برجسته داره به صورت خوانا که در صفحه آخر خورده ،آدرس دفتر طلاق هم به صورت دقیق روی پاکت پستیش هست ،در ضمن شناسنامه خودتم اگه نگاه کنی که رفتیم واسه طلاق مهر طلاق خودمون هم بدون جوهر و به صورت برجسته هست...
هم تو شناسنامه من و هم تو شناسنامه تو...
این قانون مملکته...
نه که داییت بگه شما اگه زن سابقتا طلاق دادی چرا مهر نخورده تو شناسنامت...
در ضمن به هر دفتر رسمی ثبت طلاق و ازدواج اگه مراجعه کنی (حتی تو سیرجان) و کد ملی من را بزنی همه اطلاعات طلاق و ازدواجم را بالا میاره...
مملکت اینقدر بی قانون نیست که من شناسنامه جعل کنم و طلاق فاطمه کاری بود که از اول باید انجام می دادم و انجام دادم هرچند دیر اتفاق افتاد...
موضوع دوم اینکه لطف کن همه مسائل خصوصیمون را همه جا جار نزن...
به گوش من میرسه...
به گوشمم نرسه مسائل خصوصیمون مال خودمون بوده و گاه ارزشمند و گاه بی ارزش...
به هر حال مال خودمونه...
به کسی ربطی نداره ،لطفاً همه جا باز گو نکن...
حال ندارم توضیح بدم که چیا گفتی ولی مثلاً گره کردن من جلوی خوابگاه برای تو ربطی به کسی نداره...
شاید دوباره خدا ما را کنار هم بزاره...
پس مساعل خصوصیمون مال خودمون باشه بهتره...
مواظب خودت باش و بدون هر لحظه دعا می کنم که برگردی...