غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

سپاس خدایی را که مرا با غم او آشنا کرد...
روزی که به این خلوت آمدی و ندیدی سخنی تازه از دل خستم،بدان دیگر نمانده نفسی در سینه ام ،چون من تا آخر عمر برایت می نویسم...

روز واقعه

شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۴۹ ب.ظ


پیش چشم همه از خویش یلی ساخته ام ،پیش چشم تو اما سپر انداخته ام....

پیر هم اگه بشم روزی،راحله جونم ازت دست نمیکشم....

پیر هم اگه بشم به پات میوفتم و التماست می کنم....

یک روز ،حتی اگه فقط یک روز هم از عمرم باقی مونده باشه از خدا وصال تو را تمنا دارم....

اگه روزی برسه که لحظه های آخر عمرم را زندگی کنم ،باز هم التماست می کنم ،باز هم میگم نگار من ،سرور من ،گوشه چشمی مرهمت فرما ،نگارا نگارا نکن پر پرم....

اون روز....

۹۴/۱۲/۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
علی طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی