دیر میای ،ولی خیلی زود میری
پنجشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۲۸ ب.ظ
خیلی طول میکشه تا ببینمت ،چنین روز که هر ثانیش یک عمره ،و بالاخره میای ،ولی خیلی زود میری ،درست مثل همین چند لحظه پیش ،غافل از اینکه بدونی واسه دیدنت چه شوقی دارم ،و بی اونکه بفهمی تو وجودم چی میگذره وقتی نسیم عطر تو مستم میکنه ،آره همین چند لحظه پیش بود که دیدمت و چیزی نمونده بود که به پات بیوفتم و زار بزنم که بی وفای من کجا بودی؟همین چند لحظه پیش بود که نگاهما به لب پالتوت دوخته بودم و می خاستم قبار لباست را سرمه چشمام کنم ،همین چند لحظه پیش بود که باز رفتی ،خیلی زود رفتی ،بی اونکه بدونی ،بی اونکه بفهمی ،بی اونکه از تو چشمام بخونی ،بی اونکه ....
۹۴/۱۰/۱۷