غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

سپاس خدایی را که مرا با غم او آشنا کرد...
روزی که به این خلوت آمدی و ندیدی سخنی تازه از دل خستم،بدان دیگر نمانده نفسی در سینه ام ،چون من تا آخر عمر برایت می نویسم...

آخر شب

چهارشنبه, ۲ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۳۲ ب.ظ

بله ....

آخر شب که میشه
خسته...
میری بی سرو صدا روی تخت دراز میکشی...
دلت شکسته از دست کارای خودت...
دلت واسه یکی خیلی تنگه...
دلت میخواد باشه که به حرفات گوش کنه...
نمیخواد چیزی هم بگه...
فقط همین...
گوش بده کافیه...
گوشیت رو برمیداری...
میرسی به اسمش...
هه...
یه خنده ی تلخ...
یه آه آروم...
بغضتو توی گلوت حبس میکنی و میگی بیخیال...
اون اینطوری شادتره...
.

.


بعد بغضت...
بیخیال...
هیچکس هم از اون شب با خبر نمیشه...
که چی بهت گذشته...
صبح میشه...
و باز میخندی...
همه هم میگن خوش بحالش...
چه زندگی شادی داره...
هه...
امروزم تموم شد...
شب بعد...
امشب تکرار دیشب...
آره مرد.... تو زاده غمی .....

۹۴/۱۰/۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
علی طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی