کاش میدونستی بی تو بودن چه حالیه
واسش یه همسر ایده عالم شاید ،صبح میرم سر کار ،این در و اون در میزنم واسه زندگی راحت تر را درست کردن ،بم افتخار میکنه شاید ،میرم خونه با بچه ها تا میتونم محبت میکنم ،باهاش مهربونم و عزیزم صداش میکنم ،همسرم را میگم ،فکر میکنه چقدر خوش بخته که واسش زندگی را میسازم ،ولی من دروغ میگم ،از خود صبح تا وقتی چشماما میبندم ،بهش دروغ میگم،من بهش نگاه میکنم و تو را میبینم ،صداش میزنم و انگار با تو حرف میزینم ،میبوسمش و لب هام از لعل لب تو سرخ میشه ،باهاشم و انگار ....
من بهش از صبح تا شب دروغ میگم ،من رویام را زندگی میکنم ،من مسیر آرزو هام را طی میکنم هر روز و شب ،من بهش دروغ میگم ،من با تو زندگی میکنم ،من با توام راحله هر دم ،من بهش خیانت میکنم ،من با تو زندگی میکنم نه با اون ،امید دارم یه روز میرسه که باز چشم تو چشات میندازم ،تو میای و کنار تو زندگی ما میسازم ،من تو را زندگی میکنم راحله....