غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

سپاس خدایی را که مرا با غم او آشنا کرد...
روزی که به این خلوت آمدی و ندیدی سخنی تازه از دل خستم،بدان دیگر نمانده نفسی در سینه ام ،چون من تا آخر عمر برایت می نویسم...

گرفتار عشق توام

شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۵۵ ب.ظ

سلام ،شرمنده که چند روز پست نزاشتم ،دنیای حرف راه گلوما بسته بود ولی اینترنت قطع بود واسه همین نتونستم بیام ....

مرسی که چند روز پیش بالاخره بعد یک ماه اومدی و دمی سیر نگاهت کردم ....

از یه موضوع شرمندم ،چون بهت گفته بودم اگه که رهام کنی و بری من میمیرم ،بخدا من حرف الکی نمیزنم هیچ وقت ،شرمندم که هنوز زندم ،نمیدونم شاید خدا یادش رفته عمر منا بگیره یا شاید تو یه روز برگردی پیشم واسه همین زندم هنوز ،(شاید)....

۹۴/۰۷/۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
علی طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی