غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

سپاس خدایی را که مرا با غم او آشنا کرد...
روزی که به این خلوت آمدی و ندیدی سخنی تازه از دل خستم،بدان دیگر نمانده نفسی در سینه ام ،چون من تا آخر عمر برایت می نویسم...

دوری تو

پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۴۹ ب.ظ


عینک میزنم هر روز اما....

رفته بودم مرخصی ،الان تازه اومدم ،تقریبا نیم ساعته ،از روزی که رفتم مدام در تب و تابم ،درسته که ندارمت ولی در نزدیکی تو که باشم دلم آروم تره .بچه گونه باشه واست یا احمقانه حرفی که میخام بزنم ولی اینجا که رسیدم ،هوایی که تو توش نفس کشیدی بودی که نفس بهم داد ،رد پای مهربونتا که رو شن ها دنبال کردم ،اسم قشنگت را که جلوی دفترت فریاد زدم و ....دلم آروم گرفت .جانم فدات رویای من !

۹۴/۰۶/۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰
علی طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی