غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

سپاس خدایی را که مرا با غم او آشنا کرد...
روزی که به این خلوت آمدی و ندیدی سخنی تازه از دل خستم،بدان دیگر نمانده نفسی در سینه ام ،چون من تا آخر عمر برایت می نویسم...

یه لحظه فکر کن

شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۴۹ ب.ظ

شایر اگر روزی اومدی و این دلنوشته ها را خوندی و به تاریخ درج هر مطلب که در پایین هر قسمت مشخص شده توجه کردی ،از ذهنت بگذره که این مرد که اینقدر ادعای عاشقی می کنه هر چند روز میاد و یه پس میزاره ،و در روزهای دیگه یادشم نیست و دغدغه ای نداره ،ولی حقیقت امر اینطور نیست ،من هر روز میام و هر روز مینویسم ،ولی همه مطالبم را ثبت نمیکنم چون این روزها اینقدر حالم بده که نمیدونم چه حرفی درسته چه حرفی غلط ،و گرنه من هر لحظه به یادتم...

۹۴/۰۵/۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
علی طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی