غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

سپاس خدایی را که مرا با غم او آشنا کرد...
روزی که به این خلوت آمدی و ندیدی سخنی تازه از دل خستم،بدان دیگر نمانده نفسی در سینه ام ،چون من تا آخر عمر برایت می نویسم...

مردم چی فکر می کنند؟

سه شنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۱۵ ب.ظ
شاید هر کس من را ببینه فکر کنه که من نه دردی دارم و نه قلبی ،آخه من با هیچ کدومشون درد و دل نکردم ،بعد رفتن تو و شکستن قلبی که فرش قرمز قدمهای پر مهرت بود ،دردهام را زیر پوست چهره خستم مخفی می کنم ،به محبتت قسم از روزی که رفتی در آتشم ،تمام وجودم میسوزه ،گفته بودم در محبت تو روح و جسمم یکی شده ،تمام جانم میسوزه بعد رفتنت ،بیمار توام ،ای کاش پرستارم بودی...
۹۴/۰۵/۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰
علی طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی