غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

می نویسم با چشم خیسم ،حرفای دلما دونه دونه شاید یه روزی اونا را خوندی ،شاید فهمیدی چی کشیده این عاشق دیوونه گریه کردم تا بمونی ،نشد احساسما بدونی تو نشدی قسمت من ،حالا این منم که تا ابد از تو میخونه....

غم فراق

سپاس خدایی را که مرا با غم او آشنا کرد...
روزی که به این خلوت آمدی و ندیدی سخنی تازه از دل خستم،بدان دیگر نمانده نفسی در سینه ام ،چون من تا آخر عمر برایت می نویسم...

همیشه مقصدم بودی...

چهارشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۳۸ ب.ظ

غم زمانه خورم یا فراق تو کشم؟

به طاقتی که ندارم کدام بار کشم؟

نه قوتی که توانم کناره جستن از تو؟

نه قدرتی که به خویش در کنار کشم...

همیشه مقصدم بودی نگار من....تا جان به تن دارم برایت می نویسم،روزی که آمدی و ندیدی دل نوشته ای جدید از دل خستم ،بدون دیگه نفسی در سینه ام نیست ،از این طریق میتونی ازم خبر بگیری و بدونی تا کی هستم ،اما بگو ،فقط بگو من چه کنم که خبری از تو ندارم....

۹۴/۰۵/۱۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
علی طاهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی